آیا علم آموزی و دانشِ صرف، کافی است؟
روز دانشجو؛ شانزدهم آذرماه روزیست که باید به جایگاه علم و دانش و دانشجو پرداخت. می دانیم که علم و دانش دارای ارزش ویژه ای است، اما علم آموزی منهای اخلاقیات، ارزش چندانی نخواهد داشت و نهایت کاری که برای شخص و جامعه انجام می دهد، پیشرفت علمی محض و به تبع آن، مادیات و مسائلی از این قبیل است.
در احادیث اهلبیت (علیهم السلام)، از علم غیر نافع و ارزشمند، نهی شده است. چنانکه رسول خدا ﷺ می فرمایند: «نعوذ بالله من علم لا ينفع؛ پناه می برم به خدا از علمی که ارزشمند نیست و سودی ندارد.»[1] در توضیح این حدیث، باید به حدیث دیگری از رسول گرامی اسلام ﷺ اشاره کنیم آنجا که می فرمایند: «مَنْ غَلَبَ عِلْمُهُ هَوَاهُ فَذَاكَ عِلْمٌ نَافِعٌ؛ هر كس دانشش بر خواسته نفسى او چيره شود، علمش علم نافع است».[2] این حدیث به ما می آموزد؛ علمی که با هوای نفس آمیخته باشد، علم نافع نیست.
یک مثال قرآنی: قارون یکی از کسانی بود که علم خود را با هوای نفس آمیخته بود و این علم و دانش غیر نافع، او را در مقابل حضرت موسی (علیه السلام) قرار داد. هنگامی که قوم قارون به او به او گفتند که به دیگران کمک کن، گفت که: «إِنَّمَا اُوتِيتُهُ عَلىَ عِلْمٍ عِندِى؛[قصص/78](قارون) گفت: جز اين نيست كه اين اموال از روى دانشى كه در نزد من است (دانش به تورات و كيمياء و تجارت و كشاورزى) به من داده است»[3]
اگر خدای ناکرده اهالی علم و دانش در سرزمین ما، فقط به علم آموزی صرف بیندیشند و از اخلاقیات و فرهنگ مسلمانی خویش فاصله بگیرند، شاهد آسیب هایی در جامعه علمی کشور و به تبع آن در جامعه خواهیم بود.
وقتی خدای ناکرده رشد علمیِ منهای اخلاق مسلمانی در مراکز علمی ما رونق بگیرد، شاهد رشد نخبگان روشنفکر نمایی خواهیم بود که برای یک مشکل پیش پا افتاده محیط زیستی، داد و فریاد راه می اندازند؛ ولی پیاده روی عظیم اربعین(که ریشه در فرهنگ اصیل مسلمانی ما دارد) را نادیده می گیرند و حتی بر ضد آن نیزاظهار نظر می کنند.
مثال دیگر: وقتی که یک انسان درس خوانده و فهیم و به خیال خودش استاد دانشگاه، بر اختلاط دختر و پسر تاکید دارد، معلوم می شود که او از حقیقت علم به دور است. زیرا گفتیم علم و دانشی که با هوای نفس آمیخته باشد، علم نیست. از این مثال ها فراوان است.
پی نوشت:
1ــ مصباح الشریعه، منسوب به امام ششم، ص13.
2ــ روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، فتال نیشابوری، 1375 ش، ج2 / 421
3ــ قصص/78.
دیدگاهها
آیا علمی که با تزکیه به دست می آید همان حکمت است؟یا حکمت هم فرق میکند؟
حکمت آن علمی است که مطابق واقع باشد... لذا برای اکتساب حکمت تهذیب و تزکیه لازم است است ولی ممکن است خواست و اراده خداوند سبحان در فهم چیزی مطابق با واقع و حکمت حتی بدون تزکیه هم باشد ولی آن مورد خاص در لطف و خواست خداوند سبحان بر موارد خاص اتلاق می شود... لذا لازمه کسب و دست یابی به حکمت حتماً تهذیب و تزکیه نفس است...
پس آیا ممکن است کسی تزکیه کند ولی خواست خداوند سبحان بر دادن حکمت به او نباشد؟
این بستگی به ظرفیت افراد داره...و همچنین مصالح او...